خاطرات سربازی

خاطرات سربازی در سال 96

خاطرات سربازی

خاطرات سربازی در سال 96

وسایلی که باید روز اول آموزشی با خود بُرد

 

بسته به اینکه توی کدوم ارگان دوره‌ی آموزشیتون رو می‌گذرونین، یه تعداد وسایل رو باید همون روز اول با خودتون ببرین، وگرنه تا چند روز اول که استحقاقی‌ها رو بدن (از طرف ارگان، به هر سرباز تعدادی چیزمیز تعلق می‌گیره که معمولاً تا 3 روز اول دیگه تحویل می‌شه)، باید زیر خط فقر زندگی کنین :|

وسایلی که من با خودم می‌برم (این لیست بعد از اتمام دوره‌ی آموزشی، تکمیل و تصحیح می‌شه :)

  1. مسواک
  2. خمیر دندون
  3. نخ دندون
  4. مام و اسپری ضدعرق
  5. برس کوچک (برای مرتب کردن ریش و سبیل :دی البته اگه توی سپاه باشین. اگه توی ارتش باشین که باید صاف صاف اصلاح کنین.)
  6. آینه‌ی کوچک
  7. نخ و سوزن مشکی
  8. ناخنگیر
  9. قرص‌ها: مولتی ویتامین (ترجیحاً مولتی دیلی)، ویتامین سی، ادولت کولد، استامینوفن بدون کودئین، دمیترون (حالت تهوع)، لوپرامید (گلاب  به روتون اسهال :دی)
  10. چسب زخم
  11. قطره‌ی اشک مصنوعی
  12. دستمال کاغذی جیبی
  13. ساعت مچی
  14. پلاستیک فریزر
  15. کش شلواری 2 متر
  16. یک قفل کوچک و یکی متوسط برای زیپ ساک انفرادی (که همونجا بهتون میدن) و همچنین برای در کمد شخصی
  17. شرت نظامی اضافه که سفید و پاچه‌دار هست (برای مواقع اضطراری)
  18. شلوار راحتی (البته اینو شاید نبرم)
  19. کفی پوتین
  20. بوگیر برای پوتین
  21. وازلین برای خشکی پوست
  22. آبنبات!
  23. شامپو کوچک
  24. کتاب
  25. دفتر یادداشت و خودکار
  26. کشمش و نخودچی و بادوم زمینی و بادوم و اینجور مخلفات برای توی جیبتون
  27. برگه‌های مدارک (برگ سبز، برگ سفید، برگ واکسن و معاینه پزشک، ... )
  28. کوله پشتی (همه‌ی این‌ها رو باید بذارین توی یه چیز و با خودتون ببرین دیگه! ولی اونجا ساک انفرادی میدن و بعد در اولین مرخصی یا ملاقات خانواده میتونین کوله پشتی رو بهشون بدین تا ببرن خونه.)
  29. این لیست به روز می‌شود ...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۴۴
محمد نورانی

1 اردیبهشت 1396

یک روز قبل از اعزام

 

این پست جنبه‌ی درد دل داره! اگه خاطره می‌خواین، از پست بعد شروع به خوندن کنین!

وقتی اسم سربازی میاد، همه فقط به این فکر می‌کنن که ای وای! قراره 2 سال حمالی کنیم و هیچی به هیچی! تا حدودی هم درست می‌گن. خیلی زور داره که لیسانس بگیری، کلی دوره‌ی فنی رو بگذرونی، 3 سال توی رشته‌ی تخصصیت کار کنی (البته تخصص من ربطی به رشته‌ی دانشگاهیم نداره :D )، همه‌ی چوب‌خوری‌هاش رو از سر بگذرونی و تازه به یه سود درست و حسابی رسیده باشی، اما حالا بخوای بری برای یه شخص بی‌سواد یا کم‌سواد (البته سوادش مهم نیست. کاشکی شعور وجود داشت، سواد پیشکش.) پا بکوبی و توی صف نون وایسی و ...

اما من به این دید نمی‌رم جلو. می‌خوام اینطور فکر کنم که از این دو سال شاید بتونم برای رشد و ارتقای شخصیتم استفاده کنم. بهتر نیست؟ :) هنوز هم میشه با خیلی کارها جلوی تخریب‌های بزرگ این دوره روی جوونیِ جوون‌ها رو گرفت! مثل یاد گرفتن یه زبان یا مهارت جدید!

امروز جمعه‌ست. یکم اردیبهشت سال نود و شش، روزی که اگه جمعه نبود، فرصت نوشتن این متن هم به‌وجود نمی‌اومد!

می‌گن پادگان احمدبن موسی خیلی جای بدی نیست. مخصوصاً برای لیسانسه‌ها (البته این رو برای همه‌جا می‌گن! فعلاً باید برم تا ببینم واقعاً چه‌جوریه!). خیلی نگران نیستم. اما درهرصورت دوری از خانواده و کار سختی‌های خودش رو داره. مخصوصاً برای من که توی 3-4 سال گذشته همه‌چیزم رو صرف همین دو تا کردم. اما عوضش می‌ریم مرد می‌شیم، ها؟ (((((:

این پادگان احمدبن موسی گویا فقط بسیجی‌ها اون هم بسیجی‌های تکمیلی‌دار رو می‌گیره برای آموزشی! اما ما که نداشتیم هیچی. حالا شانس باهامون یار بوده یا بدشانسی، نمی‌دونم. احتمال اینکه بعد از آموزشی شهر خودم (شیراز) بیفتم، خیلی کمه. احتمال بندرعباس، بوشهر، جزایر جنوب و غیره و غیره خیلی بیشتر از اونه. اما حداقل آموزشیم با خونه 1 ساعت فاصله داره 

البته بعد از آموزشی هم هر شهری که بیفتم، با فرض بر اینکه در شرایط آماده‌باش و کوفت و هزاران زهرمار از گونه‌های مختلف نباشم(!) مجبورم که خونه بگیرم تا بعدازظهرها بتونم به کارم برسم (هر جا که باشم، فقط به یه کامپیوتر احتیاج دارم. اما توی خوابگاه پادگان که نمیشه، میشه؟!)، اما خب، شیراز یه چیز دیگه‌ست. :D

توی پست بعد همه‌ی وسایلی رو که روز اول آموزشی با خودم می‌برم، لیست می‌کنم. شاید به درد آیندگان خورد!

از اینکه این پست رو خوندید، نصفه و نیمه خوندید، فقط یه کم اولش رو خوندید و بعد حوصله‌تون سر رفت، اصلاً نخوندید یا این بلاگ رو نمی‌شناسید که بخواید بخونید(!)، سپاسگزارم :)

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۳۷
محمد نورانی